رضا مرادی
کارشناس مهندسی نرم افزار
دسته بندی بایگانی: وبلاگ
اوضاع
همونقدر سرگردان و درونگرا و اجتماع زده !
دوست
هنوز دربارش به مامان نگفتمهمه چیزها را به او میگویم ولی نه این یکی راحدس میزنم جسمم مال خودم است و چیزهایی که توی سرم میگذردولیسلولهایم از سلولهای او ساخته شدهپس من از یک نظر مال او هستمهمچنین وقتی من درباره فکرهایم به او میگویم و او درباره فکرهایش به من میگویدفکرهایمان میپرد توی کله…
سکوت …
خبری ازم نیست دوباره ساکت شدم ! نه اینکه حق با شماهاست فقط ارزش ندارید باهاتون هم کلام بشم … شاید هم آرامش قبل طوفان …!!! 😀
اضافه !
میدونم براتون اضافیم !ولی کاری نمی تونم بکنم …لطفا تحملم کنید !البته سعی می کنم به چشم نیام … 😀
بعد از سال ها
وارد جزییاتش نمیشم … ! ولی همین که دیدم ی نفر بعد از سال ها اومده بود دنبال پدربزرگم برام جالب بود ! بنده خدا از همسایه های قدیمی پدربزرگم توی دهه های ۵۰ و ۶۰ بود و دیروز بعد از سال ها اومده بود پیشش می خواستم اینا بگم که اگه آدم مهم باشه…
شاهنامه
من تا آخر شاهنامه را تجربه کردم آخرش خوش نبود ! شما سعی کنید ب پایانش نرسید
#م
انقدر خودتا دست بالا نگیر … آدم خاکیش خوبه !
تردمیل !
تردمیل زندگی رفته روی سرعت تندش ! انقدر ک نمیرسم از کسی سراغی بگیرم بجز ی نفر که خودش گفته هم دیگه را نبینیم بهتره ! 🙂
مشغول !
این چند روز حوصله هیچ کس و هیچ کاری نیست !
فاصله !
اسپیس، همون دکمه بزرگه که روی کیبورد هست و باهاش بین کلمات فاصله می گذارید یکی برای من دستش را گذاشته روش و برش نمی داره !
تموم !
چرا هر چی میگم تموم نمی شه ؟!
اولین روز
کاش می شد برگردیم به اولین روز 😄 از اون آدمایی نیستم ک غصه بخورم برگردم ب فلان وقت هر چی ک گذشت گذشته و ازش درس می گیریم اما الان با وضعی ک پیش اومده کاش می شد برگردم ب اولین روز و از اول ی جور دیگه بسازمش
فاصله گذاری اجتماعی
کرونا به ما آموخت؛ اگر فاصلمون رو با آدما حفظ کنیم حالمون بهتر میشه … #مخاطب_خاص